![](https://rozblog.com/images/smilies/smile%20(14).gif)
![](https://rozblog.com/images/smilies/smile%20(14).gif)
مگه فرزند اقا غلام چشه؟؟؟
یا اقا چنگیز؟؟؟
حتی اقا خیرالله؟؟؟!!
یکم انصافو رعایت کنید تو رو خداااااااااااااااااااااااااا
![:| :|](http://facenama.com/i/icons/s23.gif)
اگر مرا نمیخواهی به من بگو منو در این بلاتکلیفی رها نکن
بعد من همسنِ این بودم تنها بلا تکلیفیم این بود سرِ دسشویی کدوم وری بشینم
![:| :|](http://facenama.com/i/icons/s23.gif)
![{-103-} {-103-}](http://facenama.com/i/icons/s743.gif)
![{-103-} {-103-}](http://facenama.com/i/icons/s743.gif)
![{-103-} {-103-}](http://facenama.com/i/icons/s743.gif)
![{-103-} {-103-}](http://facenama.com/i/icons/s743.gif)
دیگــه داشــــت کـارم تمــــوم میشـــــد دیـــدم یـه دختـــره هــــم اومـــد صنـــــدلیٍ کنـار مــــا نشســـــتٌ بـا عجلـه
گـوگـــلٌ بـاز کـرد
مـــا هـــم فضــولیـــــمون گٌل کــرد گفتیــم یکـم لٍفتـــش بـدیــم ببینــــم میخــــواد چیکــــــار کنـــــه....
دیــدم نوشـت گـوشــــی مــــــدل گوشــــی مـامـانـم ولـــی صـورتــــی ش
همسرش را طلاق دهد ؟شیطان گفت:آری و این کار بسیار آسان است
پس شیطان به سوی مرد خیاط رفت و به هر طریقی سعی می کرد او را
وسوسه کند اما مرد خیاط همسرش را دوست داشت و اصلا به طلاق فکرهم
نمی کرد پس شیطان برگشت و به شکست خود در مقابل مرد خیاط اعتراف
کرد. سپس زن گفت : اکنون آنچه اتفاق می افتد ببین و تماشا کن
زن به طرف مرد خیاط رفت و به او گفت :چند متری از این پارچه ی زیبا
میخواهم پسرم میخواهد آن را به معشوقه اش هدیه دهد پس خیاط پارچه را
به زن داد سپس آن زن رفت به خانه مرد خیاط و در زد و زن خیاط درب را
باز کرد وآن زن به او گفت:اگر ممکن است میخواهم وارد خانه تان شوم برای
ادای نماز،و زن خیاط گفت:بفرمایید،خوش آمدید و آن زن پس از آنکه نمازش
تمام شد آن پارچه را پشت در اتاق گذاشت بدون آنکه زن خیاط متوجه شود و
سپس از خانه خارج شد.هنگامی که مرد خیاط به خانه برگشت آن پارچه را دیدو
فورا داستان آن زن و معشوقه ی پسرش را به یاد آورد و همسرش را همان
موقع طلاق داد سپس شیطان گفت:اکنون من به کید و مکر زنان اعتراف می کنم
و آن زن گفت:صبر کن نظرت چیست اگر مرد خیاط و همسرش را به همدیگر
بازگردانم؟! شیطان با تعجب گفت : چگونه ؟ آن زن روز بعدش رفت پیش
خیاط و به او گفت:همان پارچه ی زیبایی را که دیروز از شما خریدم یکی
دیگر میخواهم برای اینکه دیروز رفتم به خانه ی یک زنی محترم برای ادای
نماز و آن پارچه را آنجا فراموش کردم و خجالت کشیدم دوباره بروم و
پارچه را از او بگیرم و اینجا مرد خیاط رفت و از همسرش عذرخواهی کرد و
او را برگرداند به خانه اش.
می برد و اطلاعات دیگری از شیطان نداریم
چو هرگز نیابی نشانی ز شوی / ز گهواره تا گور دانش بجوی
ستاد تشویق دختران به درس خواندن!
آقای پدر! در کمال احترام خواهشمندم اینقدر لب و لوچه ی غیر پاستوریزه ، و سار و سیبیل سیخ سیخی آهار نشدتون را به سر و صورت حساس من نمالید ! plz
خانوم مادر! جیغ زدن شما هنگام شناسایی اجسام داخل خانه توسط حس چشایی من، نه تنها کمکی به رشد فکری من نمی کنه، بلکه برای دبی شیر شما هم مضر است !!! لازم به ذکر است که سوسک هم یکی از اجسام داخل خانه محسوب می شود!
پدر محترم! هنگام دستچین کردن میوه، از دادن من به بغل اصغر آقای سبزی فروش خودداری نمایید. چشمهای تلسکوپی، گوشهای ماهواره ای و سیبیلهای دم الاغی اش مرا به یاد قرضهای شما می اندازد !
مخصوصاً وقتی که چشمهای خود را گشاد کرده، و با تکان دادن سر و لبهایش " بول بول بول بول" می کند! زهرمار، درد، مرض، کوفت ! الهی کف شامپو تو چشت! شب بخوابی خواب بد ببینی ! جیش کنی تو شلوارت!
مادر محترم! شصت پا وسیله ای است شخصی ، که اختیارش رو دارم ! لطفاً هرگاه سعی در خوردن شصت پای شما نمودم، گیر بدهید!
آقای پدر! هنگام دعوا با خانوم مادر، به جای پرت کردن قابلمه و ماهی تابه به روی زمین، از چینی های توی کابینت استفاده نمایید ! اکشن بودن دعوا به همین چیزاست!
خانوم مادر! از مصرف هله هوله ی زیاد پرهیز نمایید! این عمل نه تنها برای سلامتی شما خوب نیست، بلکه موجب می شود که شیرتان بوی " بچه سوسک مرده " بدهد.
آقای پدر! کودکان توانایی کافی برای حفظ جیش خود ندارند و این توانایی هنگامی که شما شکم مرا "پووووووف" می کنید به حداقل می رسد ! الان بگم که بعد شرمنده تون نشم
عزیزم عشق جدید مبارک. دیگه بهم زنگ نزن
از آینه بغل دیدم پسره دخترو پیاده کرد و رفت
نکته اخلاقی: با پسر جماعت در نیوفتین.
![](https://rozblog.com/images/smilies/smile%20(23).gif)
دراینجا نرم افزاری بسیارکاربردی وجذاب روبرای شما تهیه وبارگذاری کردم
که شما میتونیداون رو دانلود ومورد استفاده قرار دهید.
این نرم افزارسه بعدی به شما در درس اناتومی کمک شایانی رومیکنه.
دوستانی که ازسیستم عامل اندرویدبهره میبرند میتونن این نرم افزار رو روی تبلت ویا گوشی خودشون نصب بکنن.
حجم:۲۴ مگابايت
برای دانلود به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید
هواپیمایی درحال سقوط بود و یک چتر نجات کم بود، بنابر این یک نفر باید فداکاری می کرد
.زین الدین زیدان یک چتر بر داشت و گفت : من بهترین فوتبالیست جهان هستم و باید نجات پیدا کنم این را گفت و پرید
.برد پیت هم یک چتر دیگر بر داشت و گفت: من مح ...بوب ترین هنرپیشه جهان هستم و باید نجات پیدا کنم. این را گفت و پرید
....
احمدی نژاد هم یک چتر بر داشت و گفت: من باهوش ترین رئیس جمهور دنیا هستم و باید نجات پیدا کنم. این را گفت و پرید
.فقط دو نفر در هواپیما مانده بودند. یک پسر بچه نه ساله و پاپ ژان پل دوم . پاپ گفت: فرزندم ! من عمر خودم را کرده ام و آینده پیش روی تو است. بیا این چتر را بردار و خودت را نجات بده
پسر بچه گفت: احتیاجی نیست. اون آقاهه که می گفت باهوش ترین رئیس جمهور دنیاست، با کوله پشتی مدرسه من پرید بیرون
...تعداد صفحات : 3